مکتب فکری و سیره عملی شهید حاج قاسم سلیمانی
مکتب فکری، سیره عملی و نقش شهید حاج قاسم سلیمانی در مبارزه با تروریسم، مقابله با طرحهای سلطه و تقویت جبهه مقاومت در کلام سرکار خانم دکتر یعقوبی عضو هیئت علمی دانشکده پرستاری شیروان
شهید سپهبد حاج قاسم سلیمانی، به عنوان یکی از نمادهای مکتب مقاومت و جهاد در دوران معاصر، تبلور عملی آموزههای مکتب انقلاب اسلامی و فلسفه «جهاد در راه خدا» بود. سیره عملی ایشان را میتوان در چند محور کلیدی تحلیل کرد:
۱. مکتب فکری:
- ریشه در عرفان عملی شیعی داشت که ترکیبی از اخلاص، تقوا، روحیه فداکاری و توکل بر خدا بود.
- ولایتمداری عمیق به عنوان محور حرکت؛ ایشان مجری دقیق و خلاق منویات ولی فقیه در عرصه بینالملل بود.
- مکتب دفاع از مظلوم (مستضعفین) بدون توجه به مرزهای جغرافیایی، قومیت یا مذهب؛ همانگونه که در دفاع از مردم بوسنی، سوریه، عراق، فلسطین و یمن تجلی یافت.
۲. سیره عملی:
- سادهزیستی و صمیمیت با پایگاههای مردمی: با وجود قدرت نظامی و امنیتی بالا، همواره پوشش ساده، رفتار فروتنانه و زندگی دور از تجمل را حفظ کرد.
- مدیریت جهادی و میدانی: حضور مستقیم در خطوط مقدم نبرد، برنامهریزی مبتنی بر واقعیتهای میدان و ایجاد روحیه در نیروها.
- خلاقیت راهبردی: تبدیل نیروهای مردمی و محلی به ساختاری منسجم و کارآمد (مانند تشکیل حشد الشعبی در عراق و نیروهای مقاومت در سوریه).
- صبر و استقامت: تحمل فشارهای سیاسی، رسانهای و نظامی دشمنان بدون عقبنشینی از اصول.
۳. نقش در مبارزه با تروریسم:
- ایشان معمار اصلی رویارویی عملی با داعش در عراق و سوریه بود. زمانی که داعش به اوج قدرت رسیده بود، با سازماندهی نیروهای محلی و هدایت عملیاتها، نقش تعیینکنندهای در شکست تروریسم تکفیری داشت.
- درک ایشان از تروریسم، صرفاً به بعد امنیتی محدود نبود؛ تروریسم را محصول استعمار و توطئههای سلطهطلبانه میدانست و معتقد بود تا ریشههای فکری و سیاسی آن خشکانده نشود، مبارزه موقت خواهد بود.
۴. مقابله با طرحهای سلطه:
- استراتژی شهید سلیمانی، خلع سلاح طرحهای هژمونیک از طریق «تقویت اراده ملتها» و «افزایش هزینه سلطه» بود.
- با ایجاد بسیج منطقهای نیروهای مقاومت، عملاً موازنه قدرت را در غرب آسیا به نفع مستضعفین تغییر داد و مانع از تحقق پروژههای بزرگ سلطه مانند «خاورمیانه جدید» شد.
- به جای واکنشهای کوتاهمدت، اقدامات مبتنی بر عمق راهبردی انجام میداد؛ مانند تقویت توان موشکی مقاومت به عنوان بازدارندگی در برابر توسعهطلبی رژیم صهیونیستی.
۵. تقویت جبهه مقاومت:
- ایشان جبهه مقاومت را به یک شبکه زنده، پویا و هدفمند تبدیل کرد که بر اساس منافع مشترک امت اسلامی و نه منافع حزبی یا قومی عمل میکند.
- با ایجاد هماهنگی بین گروههای مقاومت در لبنان، فلسطین، عراق، سوریه و یمن، کارایی این جبهه را به حدی رساند که بتواند در برابر ائتلافهای چندملیتی دشمن بایستد.
- معمار پدیده «نیروهای حزبالله گونه» در منطقه بود؛ نیروهایی که با کمترین امکانات، بیشترین اثرگذاری را دارند.
جمعبندی نظر:
شهید سلیمانی نه تنها یک فرمانده نظامی، بلکه استراتژیست و منظومهساز مقاومت بود. موفقیت ایشان در این بود که توانست ایدههای انقلاب اسلامی را به گفتمان عملی و الگویی کارآمد در سطح منطقه تبدیل کند. ترور ایشان توسط آمریکا، نه نقطه پایان، بلکه آغاز فصل جدیدی از تأثیر نمادین او شد؛ به طوری که امروز «مکتب سلیمانی» به عنوان الگویی برای مبارزه با سلطه و تروریسم در ادبیات سیاسی-نظامی جهان حضور پررنگ دارد. ایشان ثابت کرد که قدرتهای بزرگ با تمام ابزارهای خود، در برابر اراده ملتهایی که برای عزت و استقلال خود میجنگند، ناتوان هستند.

نظر دهید